و باز هم پيشرفت
دختركم آيلينكم امروز روز خيلي خوبي بود ديگه اجزاي صورت رو كامل ياد گرفتي امروز دندون و ابرو رو هم نشون دادي و منو خيلي خوشحال كردي ديگه واسه خودت خانومي شدي. عصري وقتي داشتي بازي ميكردي يهو گفتي جيش و اشاره كردي به دستشويي،راستش حال نداشتم و فكر ميكردم مثل هميشه سر كاريه واسه همين هم اهميت ندادم اما تو دوباره تكرار كردي و رفتي سمت توالت.منم اومدم دنبالت و پوشكت رو باز كردم و نشوندمت رو توالت و ديدم كه بعلههههه هر دو تا دستشوييت رو كردي و انقدر خوشحال شدم كه همين جوري هي بوست ميكردم الهي قربونت برم كه انقدر گلي. شب هم عمو مجتبي و خاله زهرا اومدن و شما كلي آتيش سوزوندي. نزديكاي ١٢ بود بردمت خوابوندمت مشغول ب...
نویسنده :
شهناز
0:36