آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

دندان دهم!

دختركم عزيز دلم امروز تعداد دندونهات با در اومدن دندون پيش پايين سمت چپ،دو رقمي شد و به ١٠ تا رسيد مباركت باشه البته لازم به ذكره كه امروز دندون آسياب پايين سمت راست بسيار متورم بود و خون مردگي روش وجود داشت و حتي شكاف هم خورده بود و خيلي اذيتت كرد و كلي گريه كردي بخاطرش،فكر كنم تا آخر هفته اون هم در بياد. ديشب لوسي رو ديدي و حسابي ذوق كردي،اول ميترسيدي ولي آخرش نازش ميكردي و ميگفتي ناسي! به ناف هم ميگي نَش!!(نميدونم ربطش چيه؟!) وقتي چيزي بهت ميگم ميگي مِسي!(كه البته منظورت مرسي هست نه ليونل مسي!!) وقتي ميگم شكلك در بيار زبونت رو در مياري وقتي ميگم باد چه صدايي ميده ميگي هووووووو! تا ميگم مثلا فلاني لالا كرده دستت رو بينيت ميذاري و ميگي سيييي...
18 تير 1392

دندان نهم

دختركم عزيزم علت دير آپديت كردن وبلاگت اين بود كه ما اراك بوديم و اونجا حسابي سرمون به بازي با شما وروجك ها(شما و آراد)گرم بود خوشحالم كه رابطه ت با آراد خوبه و آراد هم حسابي دوستت داره خلاصه اينكه خيلي بهمون خوش گذشت و به جز خوابيدنت مشكلي نبود،آخه خوابت بخاطر اينكه جات عوض شده بود و دور و برت شلوغ بود خيلي بهم ريخته بود و مخصوصا عصرها خيلي سخت ميخوابيدي در هر صورت الان اهوازيم و شما هي در رو نشون ميدي و ميگي بووو يعني بريم بيرون! هرچي ميگم گرمه به خرجت نميره،حالا ايشالا بابا كه اومد ميبريمت بيرون با ماشين تا يه دوري بخوري. الان داشتم دندونات رو نگاه ميكردم كه ديدم دندون نيش سمت راست بالا در اومده. مباركه عزيزم امروز هر كاري كرديم توي صندلي ...
16 تير 1392

عکس های تبریز

اینجا پارک منظریه ست.چشمت رو هم پشه ی بد نیش زده!!! اینجا هم لاله پارکه که خیلی بهمون خوش گذشت آیلین و ترنم در بالوووووون! اینم یه چند تا عکس متفرقه. ...
2 تير 1392

واكسن ١٨ ماهگي

دختركم ديروز رفتيم بهداشت براي زدن واكسنت. وزنت رو گفتن ١١/٨٠٠ كه البته من هيچوقت به وزنه شون اطمينان نميكنم! قدت هم ٨٣ سانتيمتر دور سر فكر كنم گفت ٤٦ تا نشستيم براي زدن واكسن گريه ت رو سر دادي!!! دو تا واكسن زدن به ٢ تا پات و شما هم كلي اشك ريختي تا ظهر خوب بودي اما از ظهر درد پات شروع شد و كلي گريه كردي،اصلا نميتونستي راه بري و تمام عصر رو نشستيم و عمو پورنگ نگاه كرديم!!! لازم نيست بگم كه ديگه تمام ديالوگ هاشون رو حفظم!!!! كلا بيحال بودي و خيلي اذيت نكردي فقط همش ميخواستي پيشت باشم و هي نازم ميكردي و بوسم ميكردي آخر سر ديگه از دست عمو پورنگ داشت حالم بد ميشد و واسه همين فيلم عروسيمون رو برات گذاشتم،شما هم روي پام نشسته بودي،تازه اولاي فيلم ...
22 خرداد 1392

عکس

آیلین بازم در حال شیطنت این تاب هم اسمش تاب جادوییه! توجه کنید!! اینم یه عکس خیلی جدید! ...
21 خرداد 1392

و بالاخره دندان هشتم...

آيلينم دختر گلم بالاخره به خونه برگشتيم و به سفر يك ماه و چند روزه مون پايان داديم. ديشب از خستگي خيلي زود تو بغل بابايي خوابت برد و تا ٨ صبح خوابيدي دوباره خوابوندمت تا ٩:٤٠ و در نهايت بيدار شدي. منم شروع كردم به انجام كارهام.داشتم كارهام رو ميكردم كه اومدي و خواستي بغلت كنم،تا بغلت كردم سرت رو روي شونه ام گذاشتي و خوابيدي و طي يك اقدام بي سابقه ٣:٣٠ دقيقه خوابيدي!! عصري داشتم بهت غذا ميدادم كه ديدم دندون آسياب سمت چپت در اومده و كلي ذوق كردم چون منتظر دندونهاي نيشت بودم نه آسياب! عصري حسابي بهونه گيري كردي و همش ميرفتي سمت در و گريه ميكردي خيلي ددري شدي تو اين چند وقته. خب گل من آخه تو اين گ...
21 خرداد 1392

دنياي اين روزاي من...

آيلينم اين روزها اصلا روزهاي خوبي برامون نيستن تو همش گريه ميكني و من هم بعضي وقتا انقدر بهم فشار مياد كه ميتركم از گريه نميدونم اين وضع تا كي ادامه پيدا ميكنه مثلا اومديم مسافرت و مثلا اومديم خوش بگذرونيم اما قشنگ ميتونم بگم كه از دماغم در اومد اين سفر شبها بعد از كلي گريه و كلنجار و راه بردن ميخوابي ١ تا ٢ بار تا صبح بيدار ميشي و بايد دوباره بچرخونمت تو خونه تا بخوابي و اگه شانس بيارم يك ربع طول ميكشه وگرنه كه حالا حالاها گيريم. صبح هم كله ي سحر بيدار ميشي و من با چشم هاي نيمه باز و موهاي آشفته و صورت نشسته بايد بهت صبحونه بدم . وضعيت اين روزهامون شبيه روزهاي اول تولدته كه هنوز با اخلاقياتت آشنايي نداشتم ...
17 خرداد 1392