آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

دندان نهم

1392/4/16 20:04
نویسنده : شهناز
207 بازدید
اشتراک گذاری
دختركم عزيزم علت دير آپديت كردن وبلاگت اين بود كه ما اراك بوديم و اونجا حسابي سرمون به بازي با شما وروجك ها(شما و آراد)گرم بود خوشحالم كه رابطه ت با آراد خوبه و آراد هم حسابي دوستت داره خلاصه اينكه خيلي بهمون خوش گذشت و به جز خوابيدنت مشكلي نبود،آخه خوابت بخاطر اينكه جات عوض شده بود و دور و برت شلوغ بود خيلي بهم ريخته بود و مخصوصا عصرها خيلي سخت ميخوابيدي در هر صورت الان اهوازيم و شما هي در رو نشون ميدي و ميگي بووو يعني بريم بيرون! هرچي ميگم گرمه به خرجت نميره،حالا ايشالا بابا كه اومد ميبريمت بيرون با ماشين تا يه دوري بخوري. الان داشتم دندونات رو نگاه ميكردم كه ديدم دندون نيش سمت راست بالا در اومده. مباركه عزيزم امروز هر كاري كرديم توي صندلي غذات ننشستي و اصرار داشتي كه كنار ما و مثل ما روي ميز ناهار خوري غذا بخوري. موقع غذا خوردن يهو گفتي ماس!و شروع كردي به خوردن ماست!! و چند بار هم تكرار كردي اين كلمه رو ديروز هي ميخواستي كه عمو پورنگ بييني و من محل نميذاشتم و يهو گفتي بازي،كه منظورت آهنگ بازي تو سي دي عموپورنگ بود! اراك كه رفته بوديم صبح كه بيدار ميشدي آراد رو صدا ميكردي و ميگفتي آآآآ! به سيب ميگي سي به نكن ميگي نتُن! به در ميگي دُر(انگليسي تلفظش ميكني!!!!!!) به هاپو ميگي آپوووو(با تشديد روي پ!!) به سي دي ميگي سي دي(البته يكم نا مفهوم!!) به عكس ميگي اش! چيزاي ديگه هم ميگي كه فعلا يادم نيست
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

پرهام ومامانش
16 تیر 92 23:29
مبارکهههههههههههههه


مرسي عزيزممممم
ناهید
18 تیر 92 11:33
بالاخره در امدن؟ مبارکت باشن.بیشتر گاز بگیر مامانت رو!!!!!


بالاخره در اومدن.
ناناجون حتما همين كارو ميكنمممم
ناهید
21 تیر 92 22:28
الهی فدات بشم. میدونی که جیگرمی.دوستت دارم.


مرسي ناناجونم
منم دوستت دارم