آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

تجربه ي پارك!

1391/11/22 13:45
نویسنده : شهناز
139 بازدید
اشتراک گذاری

دختركم

عزيز دلم

امشب زود خوابيدي.

وقتايي كه زود ميخوابي دو حالت وجود داره يا اون شب خيلي خوش به حالمه يا بدبخت شدم رفت!!!!

اميدوارم امشب شب خوبي براي هردومون باشه.

گلكم عصري حسابي ناراحتي كردي و من و بابايي تصميم گرفتيم ببريمت پارك! كلا با اخم وارد پارك شدي و تا از ماشين پياده شدي كلي گريه كردي!

اما تا ني ني ها رو ديدي خوشحالي كردي و هي نشونشون دادي و گفتي يي يي(يعني ني ني!!)و هي تكرار كردي و خوشحالي كردي.

اما فقط دوست داشتي وايسي و ني ني ها رو نگاه كني!از سرسره سواري اصلا خوشت نيومد و نميخواستي اصلا سوار بشي.

بهرحال تجربه اولت بود و كاملا منطقي به نظر ميرسيد اينكه با محيط غريبگي كني! اما من از يك چيزي مطمئن شدم اونم اينكه تو به جمع كردن آشغال ها و تميز كردن محيط علاقه ي ويژه اي داري و توي پارك ميخواستي شيشه هاي نوشابه و آشغالهاي ديگه رو برداري!!!

آخه چرااااااا؟؟؟!

برگشتني هم حسابي خسته بودي و ايستاده توي ماشين خوابت برد!(فكر كننننن)

خوشحالم كه به سني رسيدي كه ميشه بردت پارك و خوشحالم كه روز به روز داري بزرگتر ميشي

تو عشق مامان و بابايي

دختركم خيلي دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ناهید
21 بهمن 91 10:20
عزیزم....منم از سرسره خوشم نمیاد. ولی عاشق تاب سواری بودم!!!!!شاید شبیه من باشه.دفعه دیگه حتمن با نگاه کردن به یی یی های دیگه بهتر رفتار خواهد کرد.



جالبه كه اين پاركه فقط سرسره داشت!
دفعه ي ديگه يه جاي ديگه ميبريمش
شهرزاد
21 بهمن 91 17:56
به خالش رفته قربونش برم می خواد همه جا رو تمیز کنه


آره فكر ميكنم همين طور باشهههه