آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

يكروز خوب در خانه بازي دردونه.

1392/2/11 1:25
نویسنده : شهناز
425 بازدید
اشتراک گذاری

آيلينكم

عشقم

امروز عصري تصميم گرفتم ببرمت خانه بازي خيلي وقت بود نبرده بودمت متاسفانه كالسكه ت تو ماشين بابات بود ولي من اصلا حاضر نبودم كه بمونيم تو خونه.

واسه همين دستت رو گرفتم و پياده رفتيم!

بماند كه وسطاي راه خسته شدي و من رو از كت و كول انداختي!! ا

ونجا كه طبق معمول تمام توجهت به ني ني ها بود و دنبال تك تك شون راه ميفتادي و خيره نگاهشون ميكردي

كلي بازي كردي

با يه ني ني هم دوست شدي كه از خودت كمي كوچيكتر بود كلي با هم نشستيد و بي سروصدا بازي كرديد

امروز به نسبت قبل پيشرفت بيشتري داشتي

قبلا توي استخر توپ اصلا نميرفتي اما امروز رفتي و مدتي توش نشستي

قبلا از توي تونلها رد نميشدي اما امروز چند بار رد شدي

كلا روز خوبي بود يك ساعت و نيم اونجا بوديم و شما حسابي خسته شدي جوريكه برگشتني اصلا راه نيومدي و همش تو بغلم بودي و محكم گرفته بوديم و هي بوسم ميكردي!!

تازه وسط خيابون دست به كار شده بودي و شير ميخواستي!!!!

خيلي خوشحالم ازينكه امروز بردمت خانه بازي.

خوشحالم كه بچه ها رو دوست داري.

البته هنوز مشكل سابقت سر جاشه و اونم اينه كه فكر ميكني با هرچي بازي كردي ميشه مال خودت و كسي نبايد ازش استفاده كنه.

امروز دنبال يه دختر كرده بودي و ميخواستي بزنيش كه چرا از سرسره رفته بالا.

البته همه ي بچه هاي اونجا اينجوري هستن!

اميدوارم اين اخلاقت رو ترك كني.

مامان خيلي دوستت داره و حسابي خسته س

شب بخیررررر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)