آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

سال جديد،دردسرهاي جديد

1392/1/12 3:45
نویسنده : شهناز
208 بازدید
اشتراک گذاری

آيلينم

سال نو رسيد

دقيقا روز عيد از صبح از دنده ي كاملا چپ بيدار شدي و بعدش انقدر نق نق كردي كه كاملا عيد رو زهرمارم كردي همش ميخواستي بري توي تراس پيش ماهي ها و دست كني توي حوض طفلي عمه شيوا همش در اختيار شما بود هي ميبردت اونجا و لباسات رو خيس ميكردي و من بايد لباسات رو عوض ميكردم دستام مثل دست پيرزن ها شده از بس لباسات رو شستم

بعد نوبت عيد ديدني بود كه انقدر شيطنت كردي تو خونه ي خاله هاي بابات كه مجبور شديم زود برگرديم از در و ديوار بالا ميرفتي،

دختر خاله بابايي گفت مطمئنيد اين دختره؟(از بس شيطوني كردي) از غذا خوردنت هم كه هيچي نگم بهتره.

چون اصلا غذا نميخوري.شما كه تو خونه روزي ٢ تا كاسه پر سرلاك ميخوري،اينجا ٢ قاشق هم به زود ميخوري.مريض هم كه هستي،خوابيدنت هم كه عين گنجشكاس.

تا سرت رو ميذاري زودي بيدار ميشي و كلي انرژي واسه نق نق كردن و جيغ زدن و فضولي ميگيري از همون چند دقيقه خوابِ كوتاهت.

آيلين انقدر از دستت شاكيم انقدر از وضع موجود ناراحتم كه دلم ميخواد سرم رو بكوبم تو ديوار.روزي ١٠٠ بار به خودم فحش ميدم كه چرا اومديم مسافرت.

تو خونه مون نشسته بوديم حرص هم نميخورديم...

فردا عازم كاشان هستيم و من نميدونم چي پيش خواهد اومد فقط و فقط دعا ميكنم كه بيشتر ازين اذيتم نكني چون ظرفيتم تكميلِ تكميله.

راستي سال نو همگي مبارك....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شهرزاد
6 فروردین 92 1:48
آخی آیلین که تو کاشون تلافی کرد مامانش! هم خوب خوابید هم سرلاکش رو خوب خورد هم دختر خوبی بود



آره واقعا!
بچه ها همينن ديگه.