آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

بهانه ی زندگی من....آیلین

و بالاخره دندون هفتم!!

دختركم بعد از كلي تاخير بالاخره دندون هفتمت كه دندون پيش پايين هست در اومد و كلي خوشحالم كرد دندوناي آسيابت هم كه همچنان خيال بيرون اومدن ندارن!!! اين روزا حسابي شيطنت ميكني و كلي توي حرف زدن پيشرفت كردي. وقتي ميگم توتو چي ميگه صدات رو نازك ميكني و ميگي جيك جيك! و در جواب اينكه گاو چي ميگه لبات رو بهم ميچسبوني و ميگي ممممممم! وقتي ميگم پاني(لاك پشت ناناجون)چجوري غذا ميخوره؟صداي ملچ و ملوچ رو در مياري! خيلي ناز به همه چي حتي چيزايي كه ميشناسيشون ميگي اين چيه؟؟؟! وقتي چيزي ميخواي هي ميگي نو،نو!كه يعني اينو! تازگي هم وقتي چيزي ميخواي پاي آدم رو ميگيري و به زور هل ميدي سمت چيزي كه ميخواي. ...
31 ارديبهشت 1392

عکس!!

دخترکم اینروزا یاد گرفتی از کشوها به عنوان پله استفاده میکنی و ... اینجا هم داری میخندی و خرم میکنی یعنی تا نیارمت پایین!!! دیروز ناناجون و آقاجون اومدن و ما رو حسابی سورپرایز کردن.ناناجون هم طبق معمول دست پر اومد و این دفعه با یه مایو و یه کیف خیلی قشنگ کلی خوشحالمون کرد. اینم عکس مایو...   ...
18 ارديبهشت 1392

اولين آلرژي زندگيت

آيلينم عسلم اول از همه ميخوام در همين جا بخاطر اينكه امروز ١١ ساعت بي وقفه پا به پاي بقيه بيدار بودي ازت تشكر و قدرداني كنم!!!! صبح ساعت ١ پاشدي و الان كه ساعت ١٢ شب هست خوابيدي. الهي قربونت برم كه تمام بدنت پر از كهير شده اون دونه هايي كه دكترت گفت گزيدگيه در واقع كهير بودن كه در اثر آلرژي ايجاد شدن.كامل ميشناسمشون يك عمر خودم درگيرشون بودم و حالا نوبت شماس انگار پاهات رو انقدر خاروندي كه زخم شدن الهي بميره مامان برات. اينم از عكساش ...
14 ارديبهشت 1392

يكروز خوب در خانه بازي دردونه.

آيلينكم عشقم امروز عصري تصميم گرفتم ببرمت خانه بازي خيلي وقت بود نبرده بودمت متاسفانه كالسكه ت تو ماشين بابات بود ولي من اصلا حاضر نبودم كه بمونيم تو خونه. واسه همين دستت رو گرفتم و پياده رفتيم! بماند كه وسطاي راه خسته شدي و من رو از كت و كول انداختي!! ا ونجا كه طبق معمول تمام توجهت به ني ني ها بود و دنبال تك تك شون راه ميفتادي و خيره نگاهشون ميكردي كلي بازي كردي با يه ني ني هم دوست شدي كه از خودت كمي كوچيكتر بود كلي با هم نشستيد و بي سروصدا بازي كرديد امروز به نسبت قبل پيشرفت بيشتري داشتي قبلا توي استخر توپ اصلا نميرفتي اما امروز رفتي و مدتي توش نشستي قبلا از توي تونلها ر...
11 ارديبهشت 1392

آيلين هر روز شيرينتر از ديروز!!

گل مامان آيلينكم روز به روز شيرين تر و خوردني تر ميشي مخصوصا وقتي به جاي بله ميگي نه !!! ميگم بهت مامان رو دوست داري ميگي نهههههه!!!!ميگم مطمئني؟؟!ميگي نهههههه!!!! بعد انقدر بوست ميكنم كه خسته ميشم! البته خب نسبت به بچه هاي ديگه دايره لغاتت كمتره و اصطلاحا دير به حرف زدن داري ميفتي!كه البته دليلش ارثيه و از طرف باباييِ! ميگن بابايي هم دير به حرف افتاده ولي وقتي به حرف زدن افتاده سر همه رو ميخورده!!!!! اين روزا خيلي فهميده تر از قبل شدي معمولا وقتي ميخواي به چيزي دست بزني اجازه ميگيري و وقتي اجازه نميدم گريه ميكني و همه كاري ميكني تا به اون چيز برسي اما خب اصولا موفق نيستي!!! غذا خوردن...
11 ارديبهشت 1392